به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، قدمعلی سرّامی در هشتمین نشست از سلسله نشستهای «میراث واژهها» که عصر امروز ۸ شهریورماه ۱۴۰۴ در سالن سلمان هراتی برگزار شد با اشاره به جایگاه هنر و گوهر در فرهنگ ایرانی گفت: اولین جوهرهای که در ما ایرانیها وجود دارد، هنر و گوهر است. هنر محصول اختیارات ماست، در حالی که گوهر، محصول جبرهایی است که اختیارات ما را شکل داده است.
سرّامی به مفهوم گوهر در فرهنگ ایرانی پرداخته و بر اهمیت شناخت این دو عنصر در زندگی انسان تأکید کرد.
وی در ادامه به مقالهای که خود در این زمینه نوشته اشاره کرد و گفت: من مقالهای تحت عنوان «سرشت و گوهر آدمیزاد» منتشر کردهام که در آن به بررسی این مفاهیم پرداختهام. این مفاهیم ریشه در فرهنگ ایرانی دارند، بهویژه آیین مهر، که اولین سند آن به ۱۴ قرن پیش از میلاد مسیح برمیگردد.
سرّامی افزود: آیین مهر، که در زبانهای دیگر به میترائیسم شناخته میشود، به اهمیت پیمانها و عهدها در روابط انسانی تأکید دارد و میگوید که در این آیین، دشمن و دوست مانند دو دست یک انسان هستند.

دوران مهر و ارتباط آن با نوروز و مهرگان
سرّامی سپس به جشنهای ایرانی اشاره کرد و توضیح داد: ما دو جشن بزرگ ایرانی داریم؛ مهرگان و نوروز. نوروز، جشن تولد انسان است و بهویژه در آن روز به تکریم زندگی پرداخته میشود. در واقع، نوروز ریشه در فرهنگ ایران دارد و در این زمینه نیز مقالات و پژوهشهای مختلفی منتشر شده است.
وی همچنین به یکی دیگر از مفاهیم مهم در فرهنگ ایرانی، یعنی خورشید پرداخت و گفت: در فرهنگ ما ایرانیها، خورشید بهعنوان سرآغاز تمام کیهان شناخته میشود. این خورشید همان «میتره» است که در زبان جهانی بهعنوان میترا شناخته میشود.

تأثیر فردوسی و دعوت او به تکامل
این استاد ادبیات در ادامه به تأثیرات فردوسی در شاهنامه و اندیشههای او اشاره کرد و گفت: دعوت فردوسی به همه ما این است که باید تکامل را پیش ببریم. همانطور که در شاهنامه آمده است: «من و تو که از تخمه آرشیم، همه رو به خورشید پر میکشیم» این دعوت به تکامل و پیشرفت، یک اصل بنیادی در اندیشه فردوسی است.
وی در ادامه به آثار ادبی دیگر شاعران ایرانی مانند نظامی اشاره کرد و گفت: ملتی مهربانتر و عاشقتر از ایرانیها نداریم. نظامی در منظومههایی چون «لیلی و مجنون» و «هفت پیکر» داستانهایی از عشق را روایت میکند که در بطن خود پیامهای انسانی و اخلاقی زیادی دارند.
قدمعلی سرّامی در بخشی دیگر از سخنان خود به دیدگاههای مولوی در مورد دوگانگیهای زندگی پرداخت و گفت: مولوی میگوید: «انگبین و سرکه در دنیا و دین، دفع این صفری کن از سرکرگبین» این دوگانگیها همواره در زندگی انسانها وجود دارند و هیچ فردی نمیتواند از آنها رهایی یابد اما باید توانایی پذیرش این دوگانگیها را داشته باشیم تا درک عمیقتری از زندگی پیدا کنیم.
در پایان، سرّامی با اشاره به اهمیت خودباوری در فرهنگ ایرانی گفت: تمام فرهنگ نیاکان ما این است که باید خود را بیابیم و بر خود باور داشته باشیم. اگر به خودباوری برسیم، میتوانیم از تمام مشکلات زندگی عبور کنیم و به تکامل برسیم.
نظر شما